سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسد چون کم بود ، تن درست و بى غم بود . [نهج البلاغه]
تجربه های مدیریت راهنمایی فاطمیه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • - هر آموزش وپرورشی که بدون ارتباط با نیاز خودانگیخته ی دانش آموزان باشد دیر یا زودازقلمرو زندگی آن ها خارج می شود.    پائولوفریره

    - من سعی می کنم مدرسه رفتن مزاحم تحصیلاتم نشود.   مارک تواین

    - این درست است که ما بیشتر از کودکان می دانیم امامعلوم نیست که بهتر ازآن ها بدانیم.   هلوسیوس

    - کتاب درسی معجونی درهم و برهم ومکتوب از توهمات ذهنی ونیازهای خودمحورانه ی بزرگسالان برای تحمیل به دانش آموزان است که هدف پنهان آن با اهداف آشکار آن فاصله ای نجومی دارد.    عبدالعظیم کریمی

    - امتحان عبارت است ازجلسه ای ازپیش تعیین شده باانتظارات نامعین ازافراد معین که غایباً باید به محاکمه ی ذهنی کشیده شوندبرخی ازخواص آن عبارتنداز:منبع دلهره واضطراب روانی برای دانش آموزان، دادگاه صحرایی برای بررسی پرونده درسی دانش آموزان،انتظاربرابرازاستعداد های نابرابروجلسه ارزش گذاری ونه ارزشیابی برای تولید برچسب های ماندگاربرشخصیت دانش آموزان.  عبدالعظیم کریمی

    - در نظام های آموزشی سنتی تمرکز اصلی روی انتقال اندیشه ی دیگران به دانش آموزان است و نه آموزش اندیشه سازی و اندیشه ورزی توسط خود دانش آموز   عبدالعظیم کریمی

    - انسان واقعی همیشه غیر قابل پیش بینی است، او آزاد است او یک شخصیت ثابت و قالبی ندارد.     اوشو

    - گفتن آموزش دادن نیست.       ثوراندیک



    فلاح ::: سه شنبه 86/10/25::: ساعت 8:33 صبح
    نظرات دیگران: نظر

                       سلام بر تو و بر فرشتگان سر بر آستان نهاده ات

                                        

     اگر به تأخیر انداخته مرا روزگاران  و بازداشت مرا از یاری تو تقدیر الهی و نبودم تا بجنگم با کسانی که با تو جنگیدندو با آنان که با تو به دشمنی بر خاستند.  به دشمنی برخیزم.در عوض  بر تو زاری می کنم صبح و شام . و از دیده روان می سازم برای تو خون به جای اشک روان به عنوان حسرت بر تو و به عنوان تأسف بر آنچه که بر تو وارد شد و به عنوان سوز دل تا اینکه بمیرم به مصیبت جانفرسا و غصه جانکاه تو  یا ابا عبدالله.

                                        حضرت ولی عصر) عج))  زیارت ناحیه مقدسه)



    فلاح ::: یکشنبه 86/10/23::: ساعت 3:48 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    فریضه ای که به آن توجهی وافر شده، نماز است و با آن که جزو فروع دین محسوب می شود ولی استمرار و برپاداشتن آن، موجب حفظ باور فردنسبت به اصول دین می شود.خداوند فرمود: نماز را برای ذکر من برپا دار. اما فواید نماز به نمازگزار می رسد، اوست که با یاد خدا، دلش آرامش می یابد و قرآن می فرماید: «فقط با یاد خداست که دل ها آرامش می گیرد.» و «چون از ذکر و یاد خدا بهره گیرند مورد لطف و عنایت خدا قرار می گیرند.» زیرا خدای تعالی فرمود: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.» منظور از آیه شریفه نزول الطاف و رحمت خداوندی است وگرنه ما هرگز لحظه ای از یاد خدا نمی رویم. چراکه به قول فارابی خدای تعالی هم به عالم ما فوق قمر عنایت دارد و هم به عالم مادون قمر. ولی چون آدمی نماز را برپا می دارد، از فحشا و منکرات به دور می ماند و طریق صلاح و سلامت می پوید و قرآن می فرماید: چون ترک نماز گوید، دچار سختی و تنگی در معیشت می گردد. خدای تعالی می فرماید: هر کسی که از ذکر من اعراض کند به درستی که برای او معیشتی سخت و تنگ خواهد بود و آن کس که نمازش را از روی عمد ترک کند، کفر ورزیده است. پس اگر به پیام قرآن دقیقاً توجه کنیم، دوزخیان را اهل نماز معرفی نمی کند. و باز خداوند می فرماید: «از آنها می پرسند که چرا در دوزخ قرار گرفته اید جواب می دهند: ما از نمازگزاران نبودیم.» پس سرانجام کسانی که نماز را ترک می گویند، دست نیافتن به سعادت و رفتن به دوزخ خواهد بود و حال آن که فارابی که مؤسس فلسفه اسلامی است، هدف از دیانت و تحقق مدینه فاضله را دست یافتن به سعادت می داند. حال اگر در درون خانواده ای یکایک اعضا به سعادت برسند، خانواده ای سعادتمند را تشکیل می دهند که در پرتو عبادت و نماز از آرامش برخوردارند و در پرتو عنایات و الطاف الهی به سر می برند و از فحشا و منکرات به دورند و چون از نماز فارغ می شوند، دوباره به ذکر خدا می پردازند و به تعبیر قرآن «پس وقتی از نماز فراغت یافتید باز در همه احوال، ایستاده و نشسته و بر پهلو و درهر حال که می توانید خدا را یاد کنید».

    نماز در خانواده

    یکی از ویژگی های بارز انسان مسلمان انجام عبادت و برگزاری فریضه است. پدر را وظیفه آن است که همسر و فرزندان خود را امر به نماز کند و قرآن می فرماید:«اهل خود را به برگزاری نماز امر کن». لقمان حکیم نیز فرزند خویش را به نماز امر کرده و می فرماید: فرزندم نماز را بپادار. پس پدر که متولی دعوت اعضای خانواده به دیانت در معنای وسیع است، باید وظیفه امر به معروف را عهده دار شود و نماز یکی از مصادیق بارز امر نیک و معروف است. پس پدر باید احساس وظیفه کرده و نسبت به وظیفه خطیر خویش واقف باشد تا دیگران را نسبت به ایفای آن وظیفه تذکر دهد و در بیان نیز لحنی صمیمانه داشته باشد، چنان که این صمیمیت در لحن لقمان هویدا است. علی (ع) نیز در  نامه ای از نهج البلاغه، فرزند خویش امام حسن (ع) را به همین نحو و با همین لحن مورد خطاب قرار داده و می فرماید: «یا بنی». پس هنگام دعوت فرزندان خویش نیز پدران از همین لحن صمیمانه استفاده کرده و بگویند: «پسرم نماز را به پادار» و این لحن گرم و صمیمی است که آنان را به عبادت تشویق و ترغیب می کند. پس دعوت با لحن نیک و صمیمی تأثیر مضاعف دارد و آنجا که امر و دعوت با لحنی صمیمانه نباشد، قطعاً گرایش به انجام فریضه و استمرار آن نیز چندان قابل توجه نخواهد بود.



    فلاح ::: چهارشنبه 86/10/19::: ساعت 5:51 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    ایجاد انسجام و همدلی

    از جمله عواملی که خانواده را پایدار ساخته و حیات آن را استمرار می بخشد، وجود انسجام در آن دهد. پدر، مادر و فرزندان همه با هم رو به سوی قبله می نشینند که اولین خانه ای است که خداوند آن را برای مردم قرار داد. با رعایت ارکان نماز و توجه به موالات آن و با بیان اذکار و اوراد آن، نماز را به پایان می رسانند و چون به راست و چپ می نگرند، جمال یکدیگر را هم در پی این عمل مستحبی می بینند و سپس به ذکر الهی پرداخته و تسبیح منسوب به حضرت زهرا(س) را که حاوی اذکار ارزشمند است، بیان می دارند و سپس برای شکرانه خدای سر بر سوی تربت حسین(ع) برده و پیشانی خود را بر آن قرار داده و آن را بوسه می زنند و نماز از این دست به آستانه قبولی می رسد و بالا می رود اینک سؤال این است که آیا این همه اذکار الهی و افعال معنوی همسو و منسجم موجب انسجام خانواده نمی شود قطعاً پاسخ مثبت است، چراکه آنها دست خدا را به همراه خود خواهند داشت و اجتماع آنها نیز حول محور حق است و نه تفرق در مسیر حق. نتیجه آن که همه با هم به سوی یک قبله، با اذکاری واحد و با افعالی مشابه، حول محور حق و با همدلی و همراهی با یکدیگر به عبادت خالقی یگانه می پردازند. این امر موجب انسجام معنوی خانواده می شود و انسجام معنوی خانواده، دوام و بقای آن را ضمانت می کند

    تأمین بهداشت روانی خانواده

    از دیگر اموری که نماز در خانواده به تحقق آن کمک می کند، بهداشت جسمانی و روانی است تقرب به خداوند موجب امنیت خاطر آدمی است و نماز عامل نزدیکی و تقرب به پروردگار عالمیان است. در روایتی از حضرت امام صادق(ع) از برترین چیزی که بندگان به واسطه آن به خدا تقرب می جویند، سؤال می کنند، حضرت می فرماید: «پس از شناسایی خداوند، از این نماز مسأله برتری سراغ ندارم. آیا نمی بینی که بنده نیکوکار، عیسی بن مریم (ع) گفت که خداوند به من سفارش نماز را فرمود». علی (ع) هم در دعای کمیل بن زیاد نخعی می فرماید: «نام و یاد خدا دوا و شفاست و برای هر دو بعد جسمانی و روانی نیز صادق است». پس سلامت روانی بر جسم آدمی تأثیرگذار است و سلامت جسمانی زمینه ساز سلامت روانی است و وقتی اعضای خانواده ای در هر دو بعد جسم و روان از سلامت برخوردار باشند، فضای خانواده نیز از سلامت برخوردار خواهد بود، چرا که نیازهای اساسی روانی همچون نیاز به امنیت و محبت و نیاز به تعلق به جمع و عزت نفس و خودشکوفایی تأمین می شود و در پرتو آنها، فضای خانواده از سلامت و امنیت عاطفی برخوردار می شود

    دست یافتن به تعالی و سعادت
    زمانی که انسان به فضیلت عبادت خدا دست می یابد و به شهوات خویش غلبه می کند، سیر تعالی را طی کرده است و مهم تر از آن، این است که او در مقام سخن گفتن با ذاتی بی همتا قرار گرفته و خالق عالم به آدمی چنین اذن و اجازه ای داده است و عطای چنین اذنی به انسان موجب اعتلای اوست. پس آن که بیشتر با خدا سخن گفته است و بخش بیشتری از عمر خود را با خدای تعالی سپر کرده و به ذکر او مشغول بوده است، از تعالی بیشتری برخوردار شده و به امکان بهتری برای دست یافتن به سعادت دسترسی پیدا کرده است
    توسعه و بسط فرهنگ دینی در خانواده
    نماز و برپا داشتن آن در فضای خانه، خانواده را در بسط و توسعه فرهنگ دینی کمک می کند، زیرا نماز احکام خاص خود را دارد و نمازگزار باید بر مقدمات، مقارنات، موالات، ارکان، اوقاف و مستحبات نماز واقف شود، تا بتواند این فریضه را به نحو احسن برگزار کند. پس برای افزایش اطلاعات درباره نماز، سؤالاتی توسط فرزندان از والدین پرسیده می شود. از سویی والدین نیز بر رفتار عبادی فرزندان خویش نظارت می کنند تا آنان را برای برگزاری بهتر نماز یاری رسانند. لذا ضمن تشویق فرزندان، گاه خطاهای آنان را نیز تذکر می دهند و فرزند را برای کسب شناخت بیشتر نسبت به کیفیت نماز و مطلوب برگزار شدن آن مدد می رسانند و بدین ترتیب فضای بحث و گفت و گو درباره نماز و نیز مسائل دیگر دینی آغاز می شود. بچه ها سؤالاتی درباره فلسفه نماز و ضرورت اقامه آن مطرح می کنند و اگر والدین پاسخ های غنی و مناسبی بدهند، فرهنگ نماز و نماز خواندن را بسط و گسترش داده اند.

    الگوپذیری فرزندان از والدین

    والدین در خانواده در انجام عبادت نقشی الگویی دارند. اگر پدر و مادری در طریق حق گام بردارند و به عبادت خدا بپردازند، فرزندان نیز از والدین خویش الهام گرفته و آنان نیز معمولاً در همان طریق گام می نهند. پس بدین ترتیب مشی و روش انجام عبادت از سوی والدین در معرض دید فرزندان قرار می گیرد و یافته ها حکایت از آن دارد که در خانواده هایی که والدین نمازگزارند، فرزندان آنها بیشتر به عبادت و نماز روی می آورند و اگر نماز نخوانند و در انجام عبادت کاهل باشند، فرزندان خویش را به کاهل بودن در نماز سوق می دهند باید دانست که عبادت های کودکان نیز از مشروعیت برخوردار است. خداوند درباره کودکان هم تکالیف را به نحو الزام (واجب یا حرام) نخواسته است، احکام الهی تکلیفی درباره کودکان سه قسمت است: مستحبات (شامل واجبات و مستحبات(، مکروهات (شامل محرمات و مکروهات) و مباحات



    فلاح ::: چهارشنبه 86/10/19::: ساعت 5:50 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    در فرو دست انگار،کفتری می خورد آب

    یا که در بیشه ی دور،سیره ای پر می شوید

    یا در آبادی،کوزه ای پر می گردد

    آب را گل نکنیم

    شاید این آب روان،می رود پای سپیداری،تا فرو شوید اندوه دلی

    دست درویشی شاید،نان خشکیده فرو برده در آب



    فلاح ::: سه شنبه 86/10/18::: ساعت 12:57 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    اعتماد به نفس به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید می گویند. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری  زندگی را دو بعدی میبینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل شده و زندگی برایشان بی معنی شده است. هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه ای اعتماد به نفس ندارند اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص هر فرد است.به طور مثال،آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برایشان بسیار دشوار خواهد شد. این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه ای تنها بنشینند.در زندگی زناشویی هم ممکن است کمبود اعتماد به نفس مشکلات زیادی ایجاد کند. ممکن است فرد همچنان در رابطه ای که خود می داند بسیار برای وی مسموم و ناسالم است باقی بماند در حالیکه آگاهی کامل دارد که اصلاً از این رابطه خوشحال نیست.این به این دلیل است که فرد تصور می کند که قادر نیست این وضعیت را بهبود بخشد.این مسئله می تواند در زندگی کاری افراد هم تاثیر منفی بگذارد. کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد.   اما اگر این مسئله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه کارها سر باز زند و بی هدف باشد فقط به این دلیل که تصور میکند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید.

    چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟اعتماد به نفس پایین ممکن است درشرایط مختلف ایجاد شود.در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند. وضعیت ظاهریتان نیز تا حد زیادی در این زمینه موثر است.محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز بسیار روی اعتماد به نفس شما تاثیر دارد. بچه ای که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نمی شده است،با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزشی قائل نیست. محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفستان تاثیر دارد.اگرکارهایتان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود وهمکارانتان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفستان کاهش پیدا خواهد کرد.   

    چه کسانی در معرض ابتلا به آن هستند؟چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بیانجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلا به آن هستند اما بعضی شرایط نسبتاً جدی تری دارند.همه انسانها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند.اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد.در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفستان را افزایش دهید.اگر می خواهید اعتماد به نفستان را دوباره به دست آورید، در اینجا شش راه به شما معرفی می کنیم: 
     1-خود را با دیگران مقایسه نکنیدهمیشه به یاد داشته باشید که انسانها با هم متفاوت اند.  دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم. اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راهتان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.
     
    2-خود را دست کم نگیریدسعی کنید که ارزش خود را به عنوان یک انسان کشف کنید. دلیل نمی شود که اگر کسی از شما خوشش نیامد و شما را فرد جالبی تصور نکرد، تصور همه مردم این باشد. اگر کسی از شما خوشش نیامد اصلاً ناراحت نشوید، مشکل خودش است نه شما. چون افراد زیادی هستند که شما را دوست می دارند و برایتان ارزش قائل اند. 
     

    3-فهرستی از کارهایی که انجام داده اید و در آنها موفق بوده اید تهیه کنیدسعی کنید روی کارهایی که در آن موفق بوده اید متمرکز شوید. اما اگر چنین چیزی در سابقه کاریتان پیدا نکردید اصلاً ناراحت نباشید. شاید پشت این همه ناتوانی لبخندی نهفته باشد و قدرتی باشد که بتواند باعث خنده دیگران شود و یا حتی شاید توانایی در شما وجود داشته باشد که هنوز کشفش نکرده اید. سعی کنید لیستی از کارهای انجام شده تان تهیه کنید. مهم نیست که کوتاه یا بلند باشد. با اینکه حتی ممکن است نتوانید فکرش را بکنید اما همین کارها می تواند اعتماد شما را دوباره به خودتان جلب کند.  

    4-سر خود را بیشتر گرم کنید  سعی کنید تفریحاتی برای خود درست کنید که به آنها علاقه دارید. ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند باشید، یا به باشگاه بروید یا هر کار دیگری...هر چه زمان بیشتری به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص دهید، کمتر وقت برای سرزنش خود و متاسف شدن برای خودتان خواهید گذاشت. اما مسئله مهم تر این است که این کار باعث می شود که شما احساس مفید بودن کنید و این به شما هدف می دهد.   

    5-با افراد مثبت نشست و برخاست کنیدگاهی اوقات بودن در جمع افرادی که از خودتان هم دلسردتر و افسرده تر هستند، بیشتر به ضررتان خواهد بود. حتی اگر تنها باشید بیشتر به نفعتان خواهد بود تا با آنها. به جای چنین افرادی سعی کنید با افرادی مراوده کنید که می توانند شما را شاد کنند. اگر دور و اطرافتان را از دوستان نزدیک و خانواده پر کنید که شما را قبول دارند، می تواند سبب شود که شما هم خودتان را قبول داشته باشید.   

    6-در جلسات روانشناسی شرکت کنید امروزه درمان های زیادی برای این مشکل پیشنهاد می شود. مجمع های بسیاری هم برای این منظور تشکیل می شود. به این افراد توصیه می شود که در این جلسات روانشناسی شرکت کنند چون بسیار موثر بوده است. کتاب ها و نوارهای زیادی هم در این زمینه ارائه می شود.



    فلاح ::: یکشنبه 86/10/16::: ساعت 8:45 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    1- خود را بشناسید

    2- به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید

    3- بیش از حد توانتان کار نکنید

    4- از افراد منفی دوری کنید

    5- مثبت فکر کنید

    6- ورزش، ورزش، ورزش

    7- بخشی از اوقات تان را تنها بگذرانید

    8-  به دیگران کمک کنید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند

    9- ارتباط و مراودات

          10- موقع احتیاج،کمک بطلبید



    فلاح ::: جمعه 86/10/14::: ساعت 10:16 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <      1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 14
    بازدید دیروز: 17
    کل بازدید :303205

    >>اوقات شرعی <<

    الکسا


    >> درباره خودم <<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه
    فلاح
    این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه

    >>لینک دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<